شما می توانید شرکت تحقیقات بازار آزود در مورد تاریخچه تبلیغات بخوانید، تاریخچه اولین کندوکاو تجربی محتوای ارتباطات و وسایل ارتباط جمعی به مطالعات الهیات در اواخر سده هفدهم بر می گردد که به نگرانی کلیسا نسبت به گسترش مطالب غیرمذهبی در روزنامه ها مربوط می شود، با این حال مورخان آغاز این تحقیقات را به کارهای آن دسته از دانشمندان علوم سیاسی نسبت می دهند که به تأثیر تبلیغات و سایر پیام های اقناعی علاقمند بودند.
اولین مورد مستند تحلیل کمی مطالب مکتوب، تحلیل محتوایی است که در قرن هیجدهم در سوئد انجام شده است. این بررسی بر روی مجموعه اشعاری شامل 90 سرود مذهبی است که شاعر ناشناسی تحت عنوان سرودهای صهیون منتشر می کند. این مجموعه اشعار از سانسور دولتی مصون می ماند ولی به زودی متهم به تضعیف روحانیت ارتدوکس کلیسای دولتی می شود و دستاویز گروهی مخالف قرار می گیرد. مجادله ای علمی بر سر خطرناک بودن یا نبودن مضمون این اشعار می گیرد. یک سری این مجادله نمادهای مذهبی بکار رفته در این اشعار را بر می شمرد و طرف دیگر نیز بهمان نماد را در کتاب شعر رسمی بر می شمرد و تفاوتی بین آنها نمییابد هدف این بررسی ها این بود که مشخص شود آیا این سرودها این خطر را دارند که بر پیروان کلیسا اثر نامطلوب بگذارند یا خیر؟ از این رو تحلیلی از مضامین مختلف مذهبی، ارزش و کیفیت پیدایش(مطلوب یا نامطلوب بودن) و همینطور پیچیدگی سبک آنها انجام شد.
رویکردهای تاریخی به تحلیل محتوا متأثر از تعریفی است که محققان از تحلیل محتوا دارند. لورنس باردن که تعریفی عام و وسیع از این تکنیک داده کار بی. باربون فرانسوی را در جهت نشان دادن اصطلاحات مربوط به هیجانات و تمایلات در زبان، تحت عنوان تحلیل محتوا می آورد. باربون بخشی از تورات «مهاجرت» را به طریقی نسبتاً دقیق، با آماده کردن متن و طبقه بندی موضوعی کلمات معنی دار کار کرد.
در آلمان لوبل طرح طبقه بندی مبسوطی برای تحلیل «ساختار درونی محتوا» بر حسب کارکردهای اجتماعی عملکرد روزنامه ها منتشر می کند. این کتاب در جرگه روزنامه نگاران آوازه ای به هم می رساند، ولی محرک تحقیقات اجتماعی نمیشود. کمی بعد مطالعه ای وسیع و جامعه شناسانه در مورد یکپارچگی مهاجران لهستانی اروپایی در آمریکا توسط توماس و زنانیکی انجام شد که باردن آن را جزو تاریخچه تحلیل محتوا قرار می دهد. به عقیده او روش بکار رفته، تکنیکی ابتدایی از تحلیل محتوا- یا به عبارت بهتر نظم دادن به قرائت ساده متون- بود که از اسناد گوناگون مانند خاطرات، نامه ها، مقالات روزنامه ها و نحوه روابط رسمی تشکیل شده بود.
در اولین گردهمایی انجمن جامعه شناسی آلمان در 1910، ماکس وبر (1911) طرحی برای تحلیل محتوای گسترده مطبوعات پیشنهاد میکند که به دلایل گوناگونی جامه عمل نمی پوشد. در همان ایام مارکف (1913) روی نظریه زنجیره و نمادها کار می کند و تحلیلی آماری از نمونه ای از رمان منظوم پوستکین پوژن اونژین منتشر می کند.
در 1893 تحلیل منتشر می شود که به این پرسش می پردازد که «آیا روزنامه های امروز مطالب ارزشمند ارائه می دهند؟» این تحلیل نشان میدهد که از 1881 تا 1893 در روزنامه ای عمده نیویورک، افتراء، شایعات،وزرش و مطالب پیش پا افتاده تا حد زیادی جایگزین مطالب مذهبی، علمی و ادبی شده است. مطالعه دیگری می کوشد نشان دهد که عرضه روزنامه ها عمدتاً به جای اخبار ارزشمند، به مطالب غیراخلاقی، مضر و پیش پا افتاده اختصاص یافته است.
در آستانه قرن بیستم افزایش محسوسی در تولید انبوه کاغذ روزنامه در آمریکا توجه به ارزیابی بازارهای انبوه و توجه به افکار عمومی پدید آمد. مکتب های روزنامه نگاری پا گرفته به لزوم معیارهای اخلاقی و لزوم مطالعه تجربی روزنامه ها کشید. در این دوره مادامی که مورد تحلیل قرار می گیرد اصولاً مطالب مطبوعات است و دقت علمی که مراعات می شود اندازه گیری است. مکتب روزنامه نگاری کلمبیا به این امر اهمیت می دهد و کار بررسی کمی روزنامه ها افزایش می یابد. فهرست عناوین مختلف تهیه می شود، تحول یکی از مطبوعات مورد توجه قرار می گیرد و میزان «هیجان بخشی» مقالات آن اندازه گیری می شود. هفته نامه های روستایی و روزنامه های شهری مقایسه می شوند و اندازه گیری و شمارش به طرز خیره کننده ای فراگیر می شود (حجم مقالات، اندازه و عناوین و جای مقاله در صفحه) .
در 1912 تنی به فراخوان پیمایش بزرگ و مستمر محتوای مطبوعات برای برقراری نظام ثبت «اوضاع اجتماعی» می پردازد که دقیقاً قابل قیاس با آمار اداره هواشناسی باشد. وی دستورالعمل اجرای این پیمایش را در چند روزنامه نیویورک جهت گروه های مختلف قومی ارائه می دهد اما عملاً تحقق نمییابد. چنین رویکردی به تحلیل محتوا در مطالعه روزنامه محلی توسط جامعه شناس ویلی به اوج خود می رسد. ویلی در این مدل مطالعه پیدایش هفته نامه های محلی را ردگیری می کند و تعداد تیراژ آنها، تغییر محتوای آنها و نقش اجتماعی که در رقابت با روزنامه های شهرهای بزرگ کسب می کنند، توصیف می کند.
تجربیات حاصل از تحلیل افکار عمومی موجب اولین توجه جدی به مسایل روش شناسی تحلیل محتوا شد که وودوارد آن را «تحلیل کمی روزنامه» به منزله تکنیک نظرسنجی می نامد. از مطالبی که درباره افکار عمومی نوشته می شد، توجه به پیشداوری های اجتماعی به صور مختلف وارد تحلیل ارتباطات شد. حال دیگر پرسش هایی همچون نحوه ترسیم سیمای سیاه پوستان در مطبوعات فیلادلفیا ، نحوه ترسیم جنگ های آمریکا در کتابهای درسی در مقایسه با نحوه ترسیم آنها در کتابهای دشمنان سابق یا نحوه بیان ملی گرایی در کتابهای کودکان آمریکا، انگلستان و سایر کشورهای اروپایی با اهمیت به شمار می آمد.
آزمایش های روانشناسی در پخش شایعه، آلپرت و فدنر را به مطالعه محتوای روزنامه ها از دیدگاه کاملاً تازه ای می کند. «پنج قانون آزمایشی روانشناسی روزنامه ها» که آلپرت و فدنر مطرح کردهاند، کوششی است برای تبیین تغییراتی که اطلاعات در مسیر خود از نهادها تا انتشار در مطبوعات دستخوش آن می گردند.
توجه به نمادهای سیاسی ویژگی دیگری به تحلیل پیام های عمومی افزود. مک دایر مید سخنرانی افتتاحیه 30 رئیس جمهور آمریکا را برحسب نمادهای هویت ملی، ارجاع تاریخی، ارجاع به مفاهیم بنیادی حکومت و واقعیت و انتظارات تحلیل کرده است. خصوصاً لاسول ارتباطات عمومی را در چارچوب نظریه روانکاوی خود درباره سیاست نگریسته و نمادها را به مقولاتی چون «خود» و «دیگران» و به انواع «افراط» و «محرومیت» طبقه بندی کرده است. تحلیل نمادی وی به «پیمایش توجه جهانی» کشید که در آن روزنه های فراوانی نمادهای ملی براساس محتویات روزنامه های رسمی چند کشور مقایسه شده است.
تحلیل محتوا به عرصه مطبوعات و علوم ارتباطات محدود نشد. چند رشته علمی به مطالعه روزنامه های خود در دانش پژوهی به صورتی که در عناوین نشریات معروف منعکس شده پرداخته اند. این مطالعه اول بار در رشته فیزیک در روسیه صورت گرفت و سپس بطور کامل تر در خور جامعهشناسی و سپس روزنامه نگاری ارائه یافت جنگ دوم جهانی، بدون شک نقطه عطف قابل توجهی برای تحلیل محتوا به شمار می رود. احتمالا اولین محرک عمده در کاربرد عملی وسیع تحلیل محتوا در جنگ جهانی دوم پدید آمد. این تحلیل محتوا، بررسی تبلیغات سیاسی است. تحلیل تبلیغات بصورت ابزاری برای تشخیص افرادی که منبع نفوذ غیر اخلاقی، بودند آغاز گردید. در دهه 1940 در آمریکا جنگ کانون تبعه قرار گرفت. اولین نامی که در این عرصه تاریخ تحلیل محتوا را واقعا روشن می کند، «هارولد لاسول» است. او تقریباً از سال 1915 تحلیل هایی از مطبوعات و تبلیغات به عمل می آورد. در سال 1927 تکنیک های تبلیغات در «دنیای جنگ » منتشر می شود. هارولد لاسول و همکارانش در بخش مطالعه ارتباطات دوران جنگ کتابخانه فعالیت می کردند.هانس اسپایر نیز گروه تحقیقی را در سرویس اطلاعات سخن پراکنی های خارجی کمیسیون ارتباطات فدرال آمریکا به راه انداخته بود تا رویدادهای آلمان نازی و متحدانش را شناخته و پیش بینی کند و اثر عملیات نظامی را بر روحیه جنگ برآورد کنند. بعد از جنگ جورج به بررسی این گزارش ها پرداخت که نتیجه آن کتاب تحلیل تبلیغات بود که سهم عمده ای در اهداف مفهوم سازی و فرآیند های تحلیل محتوا پیدا کرد.
از همین رو آژانس تبلیغاتی پرمون طرح می تواند به شما کمک کند .
در این دوره 25 درصد از بررسی های تجربی در زمینه فنون تحلیل محتوا به بررسی های سیاسی اختصاص یافت. این تحقیقات بسیار عملی بودند و هدف مشخص آنها بررسی تضادی بود که دنیا را به جدال و آشوب کشیده بود. برخی از روش های متعددی از تحلیل محتوا که در جهت اهداف جنگ بکار رفت عبارتند از:
کشف مضامینی که به نفع دشمن بود و محاسبه درصد آنها به سایر مضامین.
مقایسه بین محتوای روزنامه متهم(گالیلن) و مضامین مطبوعات نازی که به ایالات متحده فرستاده می شد.
مقایسه دو نشریه مظنون (تودی چنج و فوروم آبزرور) با دو نشریه که میهن پرستی آنها آشکار بود (ریدرز دایجست و ساتردی ایوینینگ). تحلیل مفید یا غیر مفید بودن بسیاری از کتب و نشریات ادواری در مورد دو مضمون «اتحاد جماهیر شوروی موفق می شود» و «اعتقادات کمونیستی واقعی هستند».
تحلیل لغوی از روی فهرستی از کلماتی که به عنوان کلمات کلیدی در سیاست تبلیغاتی نازیها در نظر گرفته شده بود. بعد از جنگ جهانی و احتمالاً در نتیجه اولین تصویر ترکیبی از تحلیل محتوا که لازارسفلد و برلسون ارائه کردند، تحلیل محتوا به تعدادی از روشته های علمی دامن گسترد.
در سال 1947 رمان اتوبیوگرافی «پسر سیاه» نوشته ریچارد رایت توسط ار.کا. وایت تحلیل شد. این تحلیل یک تحلیل آماری ارزش ها بود که با تفسیر حاشیه ای کتاب، کدگذاری آن با کمک سه نوع نماد آشکار شده بود. این نمادها عبارت بودند از: اهداف یا مقاصد (غذا، جنس، دوستی و…) قواعد اخلاقی، (واقعیت و تمدن) و اشخاص (ار. رایت، سیاهان، سفیدها و…). این نمادها می توانستند بطور مرکب در یک جمله وجود داشته باشند. تحلیل آماری فوق اطلاعاتی به دست داد که تحلیل ذهنی معمولی به تنهایی نمی توانست بدست دهد
تحلیل نامه های جنی کوماسترسون نیز همان توجه به عینیت و برتری یا تکمیل یک فن منظم را نسبت به ادراک بالینی که انعکاسی از احساسات و استنباط های شخصی است نشان می دهد. این نامه ها که تعدادشان 167 عدد بود جزء موارد انتخابی روانشناسان اجتماعی شدند، زیرا این نامه ها که در سال 1942 توسط بالدوین تحلیل گردید، توجه آلپرت را به خود جلب کرد.
در روان شناسیتحلیل محتوا سه کاربرد اساسی پیدا کرد:
1) تحلیل ضبط مکالمات برای کشف خصوصیات انگیزشی، روانشناختی یا شخصیتی. بعد از رساله آلپورت در باب استفاده از اسناد شخصی، اعمال تحلیل ساختار شخصی توسط بالدوین درباره ساختار شناخت و مطالعات وایت در مورد ارزش این کاربرد بصورت سنت درآمده است.
2) استفاده از داده های کیفی که به صورت پاسخ به پرسش های باز، واکنش کلامی به آزمون ها و ساخت داستان های آزمون درک موضوع گردآوری می شوند.
3) حوزه فرآیندهای ارتباطات است که محتوا جزء لاینفکی از آن است. به عنوان مثال تحلیل فرآیند تعامل رفتار گروه های کوچک، مکالمات را به منزله داده هایی بکار می برد که با آن می توان فرآیندهای گروهی را مورد بررسی قرار داد.
آغاز استفاده انسانشناسان از تکنیک های تحلیل محتوا برای تحلیل افسانه ها، قصه های عامیانه و چیستان ها به همراه تحلیل اصطلاحات خویشاوندی یکی از نمونه های فراوان سهم خاص این رشته در تحلیل محتواست.
تاریخدانان که همواره در جستجوی شیوه های منظم تر تحلیل مجموعه های بزرگی از اسناد تاریخی موجود بودند تحلیل محتوا را تکنیک مناسبی برای تحلیل اسناد تاریخی یافتند.
در این دوران لزوم عینی بودن تحقیق و مقیاس های پژوهشی مورد توجه عام قرار گرفت. از نظر روش شناسی، اواخر سال های 50-1940 به خصوص به دلیل تعیین قواعد تحلیل توسط «برلسون» با کمک لازارسفلد قابل اهمیت است. تعریف مشهوری که برلسون از تحلیل محتوا می دهد اعتقادات مربوط به فنون و قواعد این دوران را نشان می دهد:« تحلیل محتوا یک فن تحقیق برای توصیف عینی، منظم و مقداری محتوای آشکار ارتباط است».
دهه 1950 با گسترش و بکارگیری فن تحلیل محتوا در رشته های مختلف و با مطرح شدن پرسش ها و پاسخ های جدید در زمینه روششناسی مشخص می شود. در ابتدای سال 1950، کمیته شورای تحقیقات اجتماعی در زمینه های روانشناسی و زبانشناسی مجامع متعددی در مورد مسایل، زبانشناسی روانی بر پا کرد. آخرین این مجامع که به دلیل محل و محدوده برگزاری، کنفرانس آلرتون نام گرفت. در سال 1955 برگزار شد. محققان و شرکت کنندگان که از نقاط مختلف آمده بودند از این زمان به تحلیل محتوا توجه یافتند و اگرچه مشکلات قبلی تماماً حل نشده بودند، ولی راه حل های روش شناختی، روشنگر راه شد. بنابراین مجمع دستاورد قابل توجهی داشت و می توان گفت تحلیل محتوا به اولین دوره شکوفایی خود قدم گذاشت.
در زمینه معرفت شناختی، دو نمونه ارتباط «وسیله ای» که از طرف آ. ژرژ و ژ.مال ارائه شده بود و نمونه «نمایشی» که اوزگود از آن دفاع می کرد در مقابل هم قرار گرفتند. نمونه نمایشی بدین معنی است که در پیام های ارتباطی مسأله مهم عبارت است از آنچه بوسیله محتوای داده های لغوی آشکار می شود، یعنی چیزی که در کلمات پیام، معرف های معتبر را مشخص می کند و تحلیل گر بدون در نظر گرفتن موقعیت ها فقط به پیام توجه دارد. منظور از نمونه وسیله آن است که مسأله مهم آن چیزی نیست که صورت ظاهر پیام در مرحله اول میگوید، بلکه با توجه به قرائن و موقعیت ها، پیام آن چیزی است که کلمات حامل آناند.
همچنین در این دهه به لحاظ روش شناختی بحث و جدل بیان برداشت کمی و کیفی برخاست. در تحلیل کمی، اطلاعات از بسامد بعضی از خصوصیات متن به دست می آید. در تحلیل کیفی، حضور یا غیاب یک خصوصیت معین یا مجموعه خصوصیات در بعضی از قسمت های متن مورد نظر قرار می گیرد. در سطح منحصراً فنی، اوزگود طرق متعددی را پیشنهاد می کند و بسیاری از روش های سابق را تصحیح می کند. «تحلیل ارزش های یک پیام» و تحلیل رخدادهای توأم از کارهای اوست. بعد از او تایلور روش کلوز(بسته) را ارائه میکند؛ بعلاوه در این دوره کار مهم دیگری که «اندازه گیری معانی» است انجام شده است. در این جا توجه اصلی به گرایشهایی است که از نظر ارزشیابی عاطفی یا تلویحی در دال ها یا جملات یک ارتباط وجود دارد و هدف این است که نشان داده شود این گرایش ها دو قطبیاند و روی مقیاس قابل اندازه گیری هستند و بعضی از ابعاد بررسی شده آن، صرفنظر از فرهنگ های مختلفی که شنوندگان دارند، جهان شمول است. اولین اثر مهم که در مورد تحلیل های جدید با کامپیوتر نوشته شده و سعی شده در مورد مشکلات حتی که در این امر وجود دارد راه حل هایی ارائه دهد، تحت عنوان Genenal Inquirer در سال 1966 منتشر شد. زمانی که نتیجه مجموعه برنامه کامپیوتری که توسط استون و همکارانش تهیه شده بود، چاپ شد.
بیشتر خوانید : سهم بازار چیست
در مورد نشانه شناسی بررسی ها گرچه نامنظم بود ولی به دلیل گستردگی در زمینه ای که تا بحال روی آن کار نشده بود، توانست یک سلسله علایم غیرزبان شناسی را که تا آن وقت ناشناخته مانده بود کشف کند. قلمرو فراگیر نشانه شناسی که محدوده آن خوب شناخته نشده بود، از طریق موضوع های جدید و تصویر، باسمه و موسیقی) یا از طریق زمینه های زیرساز نظری جان تازه ای در تحلیل محتوا دمید. با رشد نرم افزارهای کامپیوتری، برنامه های کامپیوتری شمارش کلمات پدیدار گشت. این برنامه ها از جمله پایه و اساس رشته جدیدی شدند که بعدها «سبک شناسی کامپیوتری» نام گرفت و انقلابی در کار شاق پردازش متون نظیر تهیه فهرست الفبایی پدید آوردند. احتمالاً اولین تحلیل محتوای کامپیوتری، کار اسبوک و زیپس در استفاده از شیوه بازیابی اطلاعات برای تحلیل حدود 4000 قصه عامیانه سرامیس (قومی در شرق روسیه) است.