انسان همیشه به دنبال شناخت دقیق پدیده ها و وقایع اطراف خود بوده است و سعی داشته با حصول به شناخت محیط اطراف، آن را به کنترل و سیطرۀ خود درآورد. با پیشرفت تمدن بشری بر پیچیدگی پدیده ها افزوده شده و در نتیجه شناخت آنها نیز با مشکلات فراوان مواجه شده است. شناخت مسائل در هر یک از عرصه های مختلف علوم طبیعی، انسانی و اجتماعی شیوه های خاص خود را میطلبد . بنابراین دانشمندان نیز به دنبال کشف روش های مختلف در شناخت پدیده ها بوده اند.باتوجه به اهمیت این موضوع در شرکت تحقیقات بازار آزود به بررسی این مهم پرداخته ایم.
نوع و ماهیت موضوع پژوهش، روش علمی دستیابی به شناخت را تعیین میکند. در علوم اجتماعی و انسانی نیز دانشمندان تلاش داشته اند تا با ابداع روش های نو، پدیده های اجتماعی را از زوایای مختلف مورد تحقیق و مطالعه قرار دهند. نگاهی به تاریخچۀ علوم انسانی بویژه علوم اجتماعی در سده های اخیر نشان میدهد که در گذشته دانشمندان با نگاه صرفاً نظری به تحلیل مسائل میپرداخته اند، ولی اکنون به روش های تجربی و کمی روی آورده اند و به شیوه های مختلف سعی دارند کیفیات را در قالب کمیات درآورده و با پشتوانه های نظری که از گذشته تا حال وجود دارد به تبیین و تشریح پدیده ها بپردازند. هر چند هر یک از روش ها، مسائل و مشکلات خاص خود را دارند و هنوز در روشهای تحقیق اجتماعی کاستی های فراوان وجود دارد، ولی آنچه مسلم است روش های جدید تکامل یافت هتر و دقیقتر هستند.
با توجه به ماهیت تحقیق و متغیرها و مفاهیم آن و نیز ويژگيهاي خاص جامعۀ آماري، در پژوهش حاضر از دو روش سود جسته ایم؛ به لحاظ مفهومي از روش مطالعۀ اسنادي و از حيث تجربي براي بررسي متغيرها و چگونگي توزيع آنها در جامعه از روش پيمايشي استفاده کرده ایم.
«پيمايش عبارت است از جمع آوري اطلاعات كه با طرح و نقشه و به عنوان راهنماي عملي توصيف و پيشبيني و به منظور تجزيه و تحليل روابط ميان برخي متغيرها صورت ميپذيرد كه معمولاً در مقياس وسيع انجام ميشود.»
«روش پیمایشی عامترین نوع روش تحقیق است و روشی برای گردآوری دادهها است که در آن از گروههای معینی از افراد خواسته میشود به تعدادی پرسش مشخص(که برای افراد یکسان است) پاسخ دهند؛ این پاسخها مجموعۀ اطلاعات تحقیق را تشکیل میدهند.» «این روش ابزاری مفید برای توصیف و ردیابی تغییرات در جوامع است و چنانچه به شیوهای مطلوب اجرا شود به شناخت زندگی اجتماعی در زمان حال خدمت میکند.»
این روش هم میتواند به صورت «توصیفی» صِرف باشد و هم «تبیینی». تأکید زیاد بر تبیین به معنای بی اهمیتی تحقیق توصیفی نیست. تحقیق توصیفی با «چگونگی» امور و نه «چرایی» آنها سرو کار دارد. توصیف دقیق اهمیت زیادی دارد؛ چنین توصیفی پایه و اساس یک نظریۀ معتبر است. اگر پدیدهای را کاملاً و با دقت توصیف نکرده باشیم تلاشمان برای تبیین آن به بیراهه میرود. «توصیف خوب می تواند برانگیزندۀ تبیین و تحقیق باشد. توصیف میتوانند معماها و مسائلی راکه مستلزم راهحل هستند، برجسته کند و پایه واساسی برای نظریهپردازی فراهم آورند. گذشته از این، تحقیق توصیفی در برجسته ساختن مسائل اجتماعی و دامنۀ آنها نقش کلیدی دارد و میتواند برانگیزانندۀ اقدامات اجتماعی باشند.»
«یکی از مقاصد عمدۀ بسیاری از مطالعات در علوم اجتماعی توصیف موقعیتها و رویدادهایی است که محقق مشاهده میکند و به توصیف مشاهدات خود میپردازد؛ اما از آنجا که مشاهدۀ علمی امری دقیق و سنجیده است، معمولاً توصیفهای علمی دقیقتر و سنجیده تر از تو صیفهای اتفاقی هستند. سرشماری نمونه ای عالی از تحقیق توصیفی است.»
«در تحقیقات توصیفی محقق به دنبال چگونه بودن موضوع است و میخواهد بداند پدیده، متغیر، شیء یا مطلب چگونه است. به عبارت دیگر، این نوع تحقیق وضع موجود را بررسی میکند و به توصیف منظم و نظام دار وضعیت فعلی آن میپردازد و ویژگی ها و صفات آن را مطالعه و در صورت لزوم ارتباط بین متغیرها را بررسی میکند.»
«معمولاً تحقیق زمینه یابی به منظور کشف واقعیت های موجود یا آنچه که هست انجام میشود. به عبارت دیگر، این نوع پژوهش به منظور توصیف یک جامعۀ تحقیقی در زمینۀ توزیع یک پدیدۀ معین انجام میشود. به همین دلیل محقق در مورد علت وجودی توزیع آن بحث نمیکند، بلکه تنها به چگونگی آن در جامعۀ مورد پژوهش میپردازد و آن را توصیف میکند.»
در کنار توصیف، «پيمايش تحليلي ميكوشد(معمولاً با آزمون برخي فرضيه ها) وجود برخي شرايط را توصيف و تبيين كند.»
در تحقیقات پیمایشی تحلیلی، دیگر تنها به توصیف «چگونگی» متغیرها و مفاهیم بسنده نمیشود، بلکه در چنین مواردی فرضیه ها و مدلهای نظری تعبیه میشود و بر اساس آنها بین متغیرها و مفاهیم موجود در مدل و فرضیه های تحقیق آزمونهایی انجام میشود تا تحلیل و تبیینی از «چراییِ» «چگونگی»های رخ داده به دست دهد.