بیشک اگر بتوانید آینده را ببینید، طراحی محصولی که نیازهای واقعی مشتری و بازار را برطرف کند، آسانتر خواهد بود. شما باید بدانید که مشتریان بالقوه چه واکنشی نسبت به یک محصول نشان خواهند داد یا اینکه اصلا برای محصول مدنظرتان متقاضی یا بازاری وجود دارد یا خیر! همه این موارد قبل از شروع طراحی محصول اتفاق میفتد.
اگر میخواهید قبل تولید یک محصول درباره نیاز کاربران، هدف ذینفعان، شرایط بازار و… بیشتر بدانید، باید درباره طراحی محصول اطلاع داشته باشید. برای شناخت این مفهوم با این مطلب از آزود همراه باشید.
طراحی محصول چیست؟
طراحی محصول فرآیند ایدهپردازی، توسعه و اصلاح و بهبود محصولاتی است که نیازهای خاص بازار را برآورده و مشکلات کاربران را حل میکنند.
باید بدانید طراحی محصول معمولا توسط مدیران محصول و طراحان محصول انجام میشود. این بخش همان جایی است که مدیران محصول یک استراتژی توسعه محصول را خلق میکنند.
در ادامه آن طراحان محصول به طراحی محصول مدنظر میپردازند تا ویژگیهای محصول را از طریق آزمایش، بازخورد کاربر، اعمال تغییرات، بهینهسازی و تکرار به تجربیات عالی کاربر تبدیل کنند.
طبیعی است که این سطح از توسعه، آزمایش و تکرار به خلق محصولاتی کمک خواهند کرد که هم اهداف تجاری سازمان را برآورده میکنند، هم به پیشبینی صحیحی از فرصتهای بازار و نیازهای کاربر متمرکز میشوند و هم در نهایت باعث رضایت و خوشحالی مشتریان خواهند بود.
طراحی محصول با طراحی UX چه تفاوتی دارد؟
هرچند طراحی UX با طراحی محصول مطابقت دارد، اما طراحی تجربه کاربری اغلب مواقع بر امکان استفاده از محصول یا همان کاربردپذیری، ظاهر و تجربه کاربر (UX) محصول متمرکز است.
در نظر داشته باشید طراحی محصول هم مثل طراحی تجربه کاربری بر بهبود کاربردپذیری و تجربه کاربر متمرکز است، اما نسبت به طراحی تجربه کاربر، نگاه کلانتری به موضوع دارد، مثلا به مواردی مثل فرآیندسازی، مدیریت هزینهها، موقعیت محصول در بازار، جایگاه برند و… توجه میکند.
فرآیند طراحی محصول شامل چه مواردی میشود؟
یک فرآیند طراحی محصول براساس ایده تفکر طراحی (design thinking) بنا شده است. این تکنیک که توسط تیم براون و دیوید کلی از IDEO ابداع شده است، تکنیکی است که سعی دارد مشکلات را از طریق طراحی کاربرمحور حل کند.
اگر بخواهیم درباره این موضوع توضیح بیشتری بدهیم، طراحی محصول از موارد زیر تشکیل شده است:
– همدلی با کاربر و طراحی کاربرمحور
برای ایجاد یک محصول کاربرمحور باید اول با کاربر احساس همدلی و همدردی داشته باشید. به قول قدیمیها تا با کفش کسی راه نرفته باشید، نمیتوانید درد او را به شکل واقعی لمس و درک کنید. اگر با کاربر احساس همدلی داشته باشید، نیازها، مشکلات و نقاط درد او را به خوبی درک خواهید کرد.
طراحی محصول بر اساس یک رویکرد همدلانه، تضمین میکند که به جای تمرکز روی تصور خودتان از محصول، واقعا به صحبتها و مشکلات کاربران گوش میدهید.
بنابراین میتوانید محصولی طراحی کنید که به طور دقیق نیاز کاربران را برآورده کند.
– طراحی تکراری (چرخه)
برای طراحان محصول بسیار مهم است که به طور مداوم محصولات خود را آزمایش کرده و بهینهسازی کنند تا هر لحظه به تناسب تقاضای بازار و نیاز مشتری بهروز باشند.
این یک چرخه تکراری است. بعد از اعمال هر تغییر، آزمایش آن و دریافت بازخورد از کاربر نهایی، باید تغییرات و اصلاحات لازم را روی محصول پیاده و این چرخه را دوبارهودوباره تکرار کنید.
تمرکز بر طراحی محصول چه سودی برای کاربران و کسبوکار شما دارد؟
اگر فرایند طراحی محصول بر اساس (design thinking) به شکلی اصولی و درست انجام شود، به جذب مشتریان بیشتر به سایت، محصولات یا خدمات شما کمک میکند. همچنین آگاهی از برند را افزایش میدهد و باعث برتری سازمان شما نسبت به رقبا میشود.
طراحی محصول همچنین به شما کمک میکند:
– محصولات بهتری بسازید
بهبود مستمر طراحی محصول بر اساس بازخورد کاربران به شما کمک میکند محصولات موفقتری بسازید که با نیازهای کاربر هماهنگی بیشتری داشته باشند.
به این ترتیب محصول شما دقیقا با نقاط درد و نیازمندیهای کاربر منطبق خواهد بود. در این حالت دلیلی وجود ندارد که کاربر نخواهد از محصول شما استفاده کند.
– تجربه کاربری را بهبود دهید
طراحی محصول هوشمند به مشتریان شما این فرصت ارزشمند را میدهد که بیشترین بهره را از محصول شما ببرند؛ هم از نظر عملکرد و هم لذت از تجربه کاربری!
در نهایت هم میتوانند به کارهایی که باید انجام شوند (JTBD) یا اهدافشان دست پیدا کنند. به عبارت دیگر به بهترین شکل ممکن نیازهایشان را برآورده کنند.
– پیشرفت و موفقیت را اندازهگیری کنید
طراحی محصول به بررسی دقیق میزان موفقیت و عملکرد محصول در طول زمان کمک میکند. با این فرایند میتوانید به طور دقیق متوجه شوید آیا محصول شما نیازهای کاربر را برآورده میکند یا خیر!
همچنین به لطف آزمایشها و بررسی بازخورد کاربران یاد خواهید گرفت که محصولتان به چه پیشرفتها و تغییراتی نیاز دارد.
5 گام برای اجرای موفق طراحی محصول
نقشه راه پنج مرحلهای زیر را دنبال کنید تا یاد بگیرید چطور یک فرآیند طراحی محصول موفق را پیش ببرید.
1. درباره محصول تحقیق کنید
انجام تحقیقات کامل درباره نوع، چرایی، هدف، جزییات و… یک محصول، بخش اساسی طراحی محصول است. شما نه تنها باید بدانید چه کسی از محصول شما استفاده خواهد کرد، بلکه باید به اندازه کافی بدانید که این گروه چرا و چطور از آن استفاده خواهند کرد.
فقط با فهم این موارد است که میتوانید از پذیرش و موفقیت محصول اطمینان پیدا کنید. در اینجا چند روش برای انجام تحقیقات محصول را گفتهایم.
– پرسونای کاربر را ترسیم کنید
درک عمیق پرسونای کاربر به شما کمک میکند بفهمید کاربران از صفر تا صد مواجه با محصول شما چه مراحلی را طی میکنند.
این سوالات نمونه پرسشهایی هستند که باید از کاربران بپرسید:
- شما چه کسی هستید؟ (شغل، جایگاه اجتماعی، سن و…)
- چه نیازمندی یا هدفی حین استفاده از این محصول دارید؟
- چه چیزی شما را از رفع این نیاز یا رسیدن به این هدف بازمیدارد؟
– کارهایی را مشخص کنید که کاربر باید انجام دهد
بعد از یادگیری درباره کاربران و ساخت شخصیت کاربر، قاعدتا تیم ایده بهتری درباره این موضوع دارد که چرا کاربران از محصول شما استفاده میکنند.
این «چرا» به شما کمک میکند کارهایی را که کاربر باید انجام دهد (JTBD) مشخص کنید. به عبارت دیگر کاربر برای به سرانجام رساندن چه چیزی، چه کاری، چه هدفی از محصول شما استفاده میکند.
این سوالات نمونه پرسشهایی هستند که باید از کاربران بپرسید:
- با استفاده از این محصول چه مشکلی را حلوفصل میکنید؟
- قبل استفاده از این محصول چه احساسی داشتید؟
- قبل استفاده از این محصول چطور مشکلتان را حل میکردید؟
- چه شد که تصمیم به استفاده از این محصول گرفتید؟
– تحقیقات بازار انجام دهید
آگاهی از اینکه چه محصولات مشابهی در بازار شما وجود دارد و چقدر به نیازها و مشکلات مشتری پاسخ میدهند، کمک میکند تا در رقابت با سایر رقبا حذف نشوید. شما میتوانید این اطلاعات را با تحقیقات بازار کشف کنید.
کارتان را با شناسایی رقبای مستقیم و غیرمستقیم و محصولاتشان شروع کنید. بعد از آن به طور مستقیم با مخاطب هدفتان صحبت کنید تا متوجه شوید آنها شما و رقبایتان را چگونه میبینند.
2. مشکل را تعریف کنید
وقتی نیازها، خواستهها و نقاط دردناک مخاطبان هدف را شناختید، میتوانید حل مشکل را شروع کنید. به عبارت دیگر در این مرحله راهی برای همسویی بهتر محصولتان با مشکل کاربر پیدا خواهید کرد.
از تحقیقات محصول در مرحله قبل برای پیداکردن هر شکافی در بازار استفاده کنید و آنها را به نفع به کار بگیرید.
در این مرحله باید درک عمیقی از نحوه استفاده مردم از محصول خودتان داشته باشید. چرا؟ چون به شما کمک میکند که مشخص کنید کدام ویژگیهای محصول را باید بهینه کنید یا تغییر دهید تا متناسب با نیازهای کاربران و JTBD آنها باشد.
یادتان باشد ابزارهای ضبط جلسه (مانند Recordings) میتوانند روشی مقرونبهصرفه برای انجام تست کاربردپذیری و بررسی نحوه استفاده مردم از محصولتان باشند.
بررسی مجدد ضبطها به شما این فرصت را میدهند که کاربران را در شرایط واقعی مواجه با محصول تماشا کنید و بتوانید موارد زیر را بسنجید:
- جایی که کاربر با محصول ارتباط نگرفته و عصبانی شده است، مثل کلیک مکرر روی یک عنصر خاص!
- اشکالها و عناصر یا مسیرهای ناقص محصول که کاربر را سردرگم میکند.
- کاربر چطور در محصول شما حرکت میکند و به صفحات مختلف هدایت میشود؟
- بخشهایی که کاربران گیر میکنند.
- و…
با بررسی همه این موارد میفهمید مشکل چیست و باید چه چیزی را بهینه کنید. در ادامه میتوانید راهحلهای پیشنهادی خودتان را به عنوان فرضیه مطرح و بعد آزمایش کنید.
3. راهکارهای بالقوه را توسعه دهید
حالا که درباره کاربران و نیازهای آنها بیشتر میدانید، میتوانید راههای مختلفی برای حل مشکلات کاربران در نظر بگیرید. در ادامه چند تکنیک ایدهپردازی را مطرح کردهایم.
– نقشهبرداری ذهن
نقشه ذهنی یا همان مایندمپینگ میتواند ایدههای شما برای راهکارهای حل مشکل کاربر را به صورت بصری حول یک موضوع مرکزی به هم وصل کند.
برای این کار باید ایده اصلی خودتان را وسط و مرکز یک فضا در نظر بگیرید و بعد با ایدههای مرتبط شاخوبرگ بیشتر ایجاد کنید. نقشه ذهنی میتواند به تیمهای بزرگ کمک کند تا یک ایده را تجسم و بعد جزییات بیشتری به آن اضافه کنند.
– طوفان فکری
طوفان فکری یک فعالیت گروهی زمانبندی شده است که در آن افراد تا حد امکان ایدههای بیشتری ارائه میکنند. حین برگزاری یک جلسه طوفان فکری تیمها باید از انتقاد خودداری و تفکر آزاد را در طول جلسه تشویق کنند.
– داستانبازی
استوری بردینگ ساخت توالی بصری از نحوه تعامل کاربران با محصولتان است. این کار میتواند به تیمها کمک کند تا نقاط درد و مشکلات کاربران را تصور کرده و در ادامه تجربه محصول را احساس کنند.
– طوفان فکری معکوس
همانطور که از اسم آن پیداست، طوفان فکری معکوس برعکس طوفان فکری است. در این تکنیک تیم شما به جای پیداکردن راههایی برای رفع مشکل، راههایی را برای بدتر کردن مشکل بررسی میکند. به عنوان مثال، تیمی که سعی در بهبود ثبتنام کاربران دارد، ممکن است راههایی برای کاهش ثبتنام کاربران ارائه دهد.
این طرز تفکر غیرمتعارف میتواند خلاقیت را افزایش دهد و به تیمها کمک کند از مسائل و مشکلات کاربران درک بهتری داشته باشند.
4. پروتوتایپ درست کنید
کمینه محصول کاربردی یا همان (MVP) موردنیاز را با توجه به راهکارهای بالقوه پیشنهادی تیم بسازید. ساخت پروتوتایپ به شما این امکان را میدهد که طراحی محصولتان را با کاربران آزمایش کنید و ببینید آیا در مسیر درستی هستید یا خیر.
برای مثال، بعد ساخت پروتوتایپ ممکن است تیم شما با یک نقص در طراحی مواجه شود که بر تجربه کاربر تأثیر منفی میگذارد. این مرحله از فرآیند طراحی به شما این فرصت را میدهد که قبل راهاندازی نهایی محصولتان مشکلات آن را شناسایی و برطرف کنید.
5. آزمایش و تکرار کنید
پروتوتایپ را با کاربران بالقوه امتحان کنید و ببینید که چه واکنشی نشان میدهند. بعد از آن تغییرات را بر اساس بازخورد کاربران اعمال کنید.
طراحی محصول را با بازخورد مشتری به بلوغ برسانید
با گذشت زمان، نیازهای کاربران تغییر میکند. شما فقط زمانی میتوانید یک طراحی محصول حرفهای و بالغ داشته باشید که محصولتان را به طور مرتب براساس بازخورد کاربران و تجربه کاربری آنها بهینه کنید.
به عبارت دیگر در گذر زمان، با بررسی رفتار و نظر کاربر باید طراحی محصوتان را طوری بهروز کنید که محصول نهایی شما هر لحظه به نیازها و اهداف کاربرانتان نزدیکتر و با آن همسوتر شود.
در این مسیر با چالشهای زیادی مواجه خواهید شد، مشکلات زیادی را شناسایی و برای برآوردهکردن آن تلاش خواهید کرد و در نهایت به درک عمیقی از خواستههای مشتری خواهید رسید.
جمعبندی: طراحی محصول سنگبنای رشد و توسعه محصول
در نهایت یادتان باشد اگر میخواهید یک محصول کاربردی و غیرقابلجایگزین برای کاربرانتان درست کنید، باید اول نیاز واقعی مخاطبانتان را بشناسید و مطمئن شوید راهکار شما از راهحلهای موجود فعلی بسیار بهتر، سریعتر، سادهتر، دردسترستر، مقرونبهصرفهتر و… است.
برای اطمینان از همه اینها باید قدمبهقدم نیاز کاربر را درک کنید و محصول مناسب با آن را طراحی کنید. بعد با بررسی بازخورد کاربر این محصول اولیه را بهتروبهتر کنید. این چرخه میتوانید بارها تکرار شود.
پرسشهای متداول
طراحی محصول چیست؟
طراحی محصول فرآیند ایدهپردازی، توسعه و اصلاح و بهبود محصولاتی است که نیازهای خاص بازار را برآورده و مشکلات کاربران را حل میکنند.
چرا طراحی محصول مهم است؟
طراحی محصول به شما کمک میکند محصولات بهتری را بر اساس تجربیات کاربر، بازخورد و پتانسیل بازار طراحی کنید. بنابراین میتوانید محصولات نوآورانه ایجاد کنید، تجربه کاربری را بهبود دهید، آگاهی از برند را بیشتر کنید و در بازار خود رقابتی بمانید.
فرآیند طراحی محصول شامل چه مواردی میشود؟
اول همدلی با کاربر و طراحی کاربرمحور و در ادامه طراحی تکراری (چرخه) کل فرایند طراحی محصول است.
نقش طراح محصول چیست؟
نقش یک طراح محصول طراحی محصولاتی است که مشتریان را راضی و خوشحال میکند. طراح محصول این کار را با تعریف دقیق اهداف محصول و کسبوکار، پیشبینی فرصتهای بازار، کشف نیازهای کاربر و… پیش برده و محصولی طراحی میکند که عملکرد خوبی در بازار دارد.
طراحی محصول چه تفاوتی با طراحی UI و UX دارد؟
در حالی که طراحی UI و UX با طراحی محصول مطابقت دارند، این دو مفهوم بیشتر بر کاربردپذیری و تجربه کاربری محصول متمرکز هستند. هرچند طراحی محصول هم مثل طراحی تجربه کاربری بر بهبود کاربردپذیری و تجربه کاربر متمرکز است، اما نسبت به آن دو، نگاه کلانتری به موضوع دارد، مثلا به مواردی مثل فرآیندسازی، مدیریت هزینهها، موقعیت محصول در بازار، جایگاه برند و… توجه میکند.